سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الیلام علیک یا رسول الله.......السلام علیک یا فاطمه الزهرا........السلام علیک یا امیر المومنین

ما رفتیم !!حلالمون کنید!!!!

از طرف همه دوستان اونجا نایب الزیاره هستم!

ان شاالله مطلب بعدی بعد از زیارت مکه و مدینه!!

یا زهرا(س)


+ نوشته شده توسط در پنج شنبه 86/5/25 و ساعت 11:54 صبح | نظر

 

به که گویم غم این قصه ی ویرانی خویش


غم شبهای سکوت و دل بارانی خویش


گله از هیچ ندارم نکنم شکوه ازو


که شدم بنده ی پا بسته و سودایی خویش


به کدامین گنه این گونه مجازات شدم


همه دم بنالم و سوزم زپشیمانی خویش


من از این پس شده ام راوی و گویم همه شب


غزل چشم تو و قصه ی نادانی خویش


+ نوشته شده توسط در دوشنبه 86/5/8 و ساعت 7:41 عصر | نظر

سیزده رجب میلاد فرخنده گوهر ولایت در صدف کعبه است. مولودی که محبتش دلهای عاشقان فضیلت را روشن ساخته و مولایی که ولایتش کیمیای دگرگون ساز دلها وزندگیهاست گنج "علی دوستی" عطیه ای الهی در قلوب شیعیان است.  
سیزده رجب تولد زمزم زلال عترت است. تولدی که چشمه عبودیت را در جانهای خفته جوشان می کند و نورش مشعل فروزان راه رسالت نبی اکرم ص است سیزده رجب آینه حق نما در طلیعه خط ولایت است . عشق او آینه دل را صفا و جلا می دهد و ولای او مرز قبولی طاعات بندگان است .

میلاد مولی الموحدین حضرت علی ابن ابی طالب(ع) بر همه مسلمانان مبارک باد


+ نوشته شده توسط در جمعه 86/5/5 و ساعت 12:2 عصر | نظر

ماه مبارک رجب آمده تا دلهای مجذوب را به میهمانی شعبان ببرد.

رجب واقعاً ماه خداست. ماهی که تلنگری به دلت میخورد که معبودت را چگونه می پرستی و....

خوشا به حال آنانکه رجب را از پیشگاه معبود شروع کردند و به سوی نور شتافتند.

هلال ماه رجب، زندگی و تولـدی دوباره را بـه عاشقان نوید می دهد. ماه رجـب فصل جدیدی در کتاب زندگی می گشاید که از عطر دل انگیز نیایش سرشار است. در ماه رجب فرشته ای تا صبح اینگونه ندا می دهد: خوشا به حال رجبیّون، خوشا به حال آنان که والایی ماه رجب را دریافته اند، خوشا به حال آنان که از برکت ماه رجب نصیبی اندوخته اند.  باهم زمزمه کنیم در شب لیله الرغائب.......!

                                     بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ

عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ یامَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
وَ زِِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ

  یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّار.ِ


+ نوشته شده توسط در پنج شنبه 86/4/28 و ساعت 10:22 صبح | نظر

داستانی داره کنکوردادن ما که بماند ویه داستان دیگه قبول شدن ما

تابستونی گرم،شمال کشور،در حال تمرین غواصی اسکوئیپ !!!علی ....علی..... دانشگاه!!! دانشگاه قبول شدی

تهران !!کجا؟ علوم حدیث،مطهری و مذاهب **این قدر هول بود یادش رفت ماسک از روی صورتش بر داره !دوید بیرون !!

جدی میگی !!!با همون وضعیت وارد ویلاشد چند تا کرم ساحلی رو سرش گرگم به هوا بازی میکردن که با ضربه کاملا دقیق *مادر مکرمه* با سر وارد حموم ویلا شد !!!بیچاره کرما!

وبه این صورت بود که بخت علی آقای ما رقم خورد !توی این فکر بود که چگونه دل از شیرینی مسافرت شمال ودریاو غواصی بکند و به مصاحبه دانشگاه برسد !!طولی نکشید که خود را در مقابل گنبدی طلایی می دید:

السلام علیک یا حضرت عبد العظیم حسنی(ع)......اوه اوه چه قدر زود رسیدیم!خاک تو سرت همشو خواب بودی!!!

با بوسه ای که به ضریح زد به خودش آمد،هنوز توی حال وهوای بر وبچه ها و رفیقا بود ،ساعت نگاه کرد 10دقیقه وقت داشت برای زیارت و.........السلام علیک یا وارث آدم صفوه الله...................

روی صندلی انتظار نشسته بود تا نوبتش بشه برای مصاحبه ...یه عالمه چرت پرت هم توی برگه گزینش نوشته بود    ((خدایا خودت بخیر بگذرون))!

روحانی خوش مشربی سر صحبت رو باز کرد و ما هم نامردی نکردیم منبری رفتیم طولانی و مغز بنده خدا رو خوردیم !!!!مصاحبه تموم شد پرونده هایی برای ما ساختند و گفتند به سلامت!!!

هنوز دو جای دیگه مونده بود که برای مصاحبه باید میرفت!اما دلش با حدیث بود! تمام راه تا میدون بهارستان فکر خالی هایی رو میکردکه بسته بود!!مصاحبه اونجا هم تموم شد شب توی یکی از حجره های مدرسه علی مطهری در حالی  به صبح رسوندکه به جای شام با چندی دوست ده کیلو هندوانه شیرین را تناول کرده و شکم ها مانند بشکه باد کرده بعد هم یاعلی!!!!!!!! 

وقتی تنیجه ی  مصاحبه ها اومد یواشکی گفت:خیلی میخوامت خداجون!!!!

واین جوری بود که حدیثی شدیم و ........


+ نوشته شده توسط در شنبه 86/4/2 و ساعت 2:9 عصر | نظر