سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این شب ها بعد از لحظات افطار  سریالی مهمان خانه هاست که تا حدودی مخاطب زیادی دارد و  در مورد جوانی  حرف میزند  که به کما رفته است و روح او در میان مردم زندگی می کند و رفت و آمد میکند از دیوار رد میشود و بسیاری از مسائل دیگر  که خودتان هر شب نظاره گر آن هستید.


البته چند سالی است  که سریال های ماه رمضان به مسائل ماورایی از جمله شیطان و روح و ... می پردازند مسائلی که برای خیلی جذاب و دیدنی است و از طرفی هم سوالات زیادی را برای مخاطبین  به وجود می آورد.

این سریال گذشته از نقد هایی که به آن وارد است  از جمله عادی سازی روابط دختر و پسر  و یا اینکه صحنه های این فیلم از فیلم های غربی الهام گرفته شده مثل صحنه ای که دختر جوان به امیرحسین میگوید  اگر میخواهی به هرجا بروی چشم هایت را ببند وآنجا را تصور کن تا به آن مکان بروی, برای کسانی که با داستان های هری پاتر در ارتباط هستند صحنه های آشنا و مأنوسی است , یا  صحنه های رد شدن امیرحسین  از بین اجسام و انسان ها نیز شباهت دقیقی به رفت و آمدهای ارواح سرگردان ساکن در هاگوارتز مدرسه جادوگری داستان هری پاتر _ دارد,و یا اینکه بعضی از رفتار زشت و ناپسند را به دنیای ماورایی کشیده است : اما علاوه براین نقد ها سوالات زیادی در ذهن مخاطبین این سریال در مورد روح و ویژگی های آن  کارهایی که میتواند انجام بدهد پیش می آورد که با توجه به فرمایش بعضی از بزرگان شبهاتی رو مطح می کند که بدون جواب می ماند,که پاسخ به این سولات انگیزه من را  برای نوشتن این پست بر انگیخت.اما قبل از نوشتن این مطلب در همین جا تاکید می کنم  که این متن به هیچ گونه تأییدی از این سریال نیست و فقط به سؤالاتی که در قسمت های مختلف فیلم در ذهن مخاطب ایجاد میشود طبق آیات قران و روایات  پاسخ میدهد.
 
برای اینکه بدانیم روح چیست و چه قابلیت هایی دارد  اول از همه باید سراغ قرآن و کلام الهی برویم تا ببینیم آیه های کتاب وحی در این مورد چه می گویند :

در قران کریم واژه روح در آیات متعددی بکار برده شده است که بیشتر ناظر به فرشته وحی ست که یکی از این 21 مورد درسوره  اسراء ناظر به مسئله روح است  , گویا این مسئله سالیان سال است که سوالات زیادی رو برای بشر به وجود آورده است  که از همان روزهای نخستین رسالت مردم در مورد این مسئله از پیامبر سوالاتی رو می پرسیدند  از جمله این سوال:

«وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ الرُّوحِ قُلْ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلاً (85)

از تـو در بـاره روح سـؤ ال مـیـکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است ، و جز اندکى از دانش به شما داده نشده است ؟ (اسراء 85)

که در این آیه روح را یک امر مبهم و دارای خلقت اسرار آمیز  بیان می کند  که ما در مورد ویژگی های آن علم اندکی داریم اما برای اینکه این مساله روشن بشود  باید به سراغ مفسرین واقعی قرآن کریم برویم تا سخنان آنها را در مورد این مسئله جویا شویم .

حال به سراغ سکانس های مختلفی از این سریال میرویم و سوالاتی رو که احیانا در ذهن مخاطبین به وجود آمده است را طبق آیات کتاب وحی و روایات بررسی می کنیم:

سکانس اول:مجروح شدن امیرحسین و جدا شدن روح

بعد از دیدن سکانسی که امیر حسین با خوردن سنگ بر سرش به حالت کما میرود و بلافاصله روح او از بدنش جدا میشود  اولین سوالی که به ذهن مخاطب می آید این سوال است که اصلا روح بعد از مردن آزاد است که هر جا بخواهد برود یا اینکه محدودیت هایی برای آن وجود دارد ؟

در جواب این سؤال باید گفت که ارواح مردگان از هنگام مرگ آزاد میشوند و اصلا مرگ به معنای رهایی روح از بدن است هرچند ممکن است  که این روح از محدودیت هایی هم برخوردار باشد چون در روایتی از امام کاظم امده است :
(ارواح با بازماندگانشان دیدار دارند، لیکن این دیدار به قدر منزلت واعمالشان است ممکن است در هر حالی یک بار و یا سالی یک بار باشد)(بحار النوار ج6 ص264)

پس این طور نیست که هر روحی بتواند آزادانه به هر طرف سر بزند و به همه جا برود بلکه بستگی به اعمال خوب و شأن و مقامی دارد که انسان  در این دنیا کسب کرده است.

سکانس دوم:ملاقات امیرحسین با یک روح

بعد از اینکه روح امیرحسین از بدن او جدا شد در ادامه فیلم با روح شخص دیگری آشنا میشود و با هم ملاقات می کنند که در این قسمت نیز این سوال به ذهن مخاطب می آید که آیا ارواح بعد از مرگ و در عالم برزخ با هم در ارتباطند و می توانند همدیگر را ملاقات کنند ؟



از روایات استفاده میشود که بله میتوانند با هم ارتباط داشته باشند .ابراهیم بن اسحاق جازی گوید:به حضرت صادق(ع) عرض کردم:ارواح مؤمنان کجا هستند؟حضرت فرمود:"ارواح مؤمنان در حجره هایی از بهشت (بهشت برزخی،‌ نه بهشت قیامت) به سر می‌برند و از طعام و نوشیدنی آن می خورند، و به زیارت یکدیگر می روند، و برپایی قیامت را از خدا می طلبند تا برپایی قیامت به وعده های الهی در مورد و نعمت های جاویدان برسند.عرض کردم:ارواح کفار کجایند؟فرمود: در حجره هایی از آتش مسکن دارند و از طعام و شراب آن جا می خورند، و با هم ملاقات می کنند و می گویند :خدایا! قیامت را بر پا نکن (چون می دانند که مجازات قیامت شدیدتر است).(همان)

سکانس سوم:ملاقات امیرحسین با افراد زنده

در قسمتی دیگر از فیلم امیرحسین میخواهد با افراد زنده ارتباط برقرار کند تا بدین وسیله بتواند به آنها  مکانی را که جسد خودش قرار دارد را گوش زد کند که این سوال باز در ذهن مخاطب شکل میگیرد که آیا ارواح این قدرت را دارند یا نه؟

که با توجه به روایات قبلی میتوان نتیجه گرفت که این کار باز به شان و منزلت و مقامی دارد که فرد در دنیا کسب کرده است و هر چقدر شان و مقام فرد بیشتر باشه بهتر میتوانند با بازماندگان خود ارتباط برقرار کنند.

سکانس چهارم:گفتگوی امیرحسین با روح دیگری

باز در قسمت های مختلفی از سریال میبینیم که امیرحسین بادختر جوان بارها و بارها با هم حرف میزنند و با هم به گفتگو می پردازند که سوالی که مطرح میشود این است که آیا ارواح میتوانند به راحتی با هم صحبت کنند ؟

جواب این سوال رو طبق روایتی از وجود مبارک امیرالمومنین بیان می کنیم که :

حبّه عرنی می گوید:با امیرالمؤمنین(ع) به وادی السلام در پشک کوفه رفتیم. حضرت مدتی طولانی ایستاد ماننداین که با افرادی سخن می گفتد. خسته شم و نشستم، سپس بلند شدم و گفتم:خسته شدید!مقداری استراحت کنید. سپس عبایم را پهن کردم تا روی آن بنشیند، حضرت فرمود:اُنس و گفتگویی با ارواح داشتم!گفتم:آیا ارواج با هم گفتگو دارند؟فرمود:آری، اگر پرده و حجاب کنار رود، آن ها را گروه گروه که با هم گفتگو می کنند، خواهی یافت!
امام صادق(ع) فرمود:"هر گاه شخصی بمیرد ارواج نزد او می آیند و از او دربارة انسان ها سؤال می کنند که آیا فلانی و فلانی زندهاند یا مرده اند؟اگر گفت فلانی مرده است آنان می گویند:بیچاره بدبخت شد، چون نز ما نیست لابد به وادی برهوت نزد کفّار رفته است [بحارالاءنوار، ج 6 ص 269]

سکانس پنجم:اطلاع امیرحسین از کارهای افراد زنده

در قسمتی دیگر از سریال میبینم که امیرحسین از کارهایی که جمشید و یاور و همایون خان انجام میدهند کاملا مطلع میشود و از حوادثی که بعد از گم شدن او اتفاق می افتد کاملا با خبر است که برای مخاطبین این سوال پیش می آید که آیا این کار ممکن است و اگر ما هم روزی از دنیا برویم این قدرت را داریم که بفهمیم بعد از ما چه می گذرد؟


با توجه به مطالب فوق باید گفت :ارواح مردگان از حوادث و وقایع بازماندگان آگاه هستند، گرچه ارتباط به حسب افراد و وضعیت ارواح تفاوت دارد. همچنین به مقتضای روایات معصومان(ع) می توان گفت که ارواح مردگان تا حدودی می‌توانند بر کارهای بشر در جهان طبیعت آگاه گردند. نه آگاه در همة زمینه ها و موارد

از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمود:"الناس نیامٌ فإذا ماتوا انْتبهو؛ انسان ها در خوابند. آن گاه که مردند، بیدار می شوند".( بحارالانوار، ج 69، ص 317. )از این که عالم برزخ عالم بیداری است، می فهمیم که شعاع علم و معرفت ارواح در برزخ بیش تر از دنیا است.
ادراکات و شعاع معرفتی و حیات در عالم قیامت به مراتب نسبت به عالم برزخ قوی تر است. به همین جهت قرآن عالم قیامت را عالم حیات معرفی کرده است.قران در این زمینه میفرماید:

(و إنّ الدار الاخرة لَهِیَ الحیوان).( این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست، و زندگى حقیقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى کاش مى‏دانستند.)(عنکبوت 64)

از این که عالم قیامت نسبت به عالم برزخ، عالَم بیداری است، فهمیده می شود که دانش ارواح در برزخ بر امور دنیا و اعمال بازماندگان محدود است و موارد علم نسبت به موارد جهل بسیار ناچیز است. این سخن مورد تأیید روایات معصومان(ع) می باشد.

سکانس ششم:خواب حقیقت یا خرافه

در یکی از سکانس های این سریال نشان میدهد که دختری که همراه امیرحسین است خواب را انکار می کند و می گوید که این خواب ها ساخته و  پرداخته ذهن انسان هاست  و اصلا چیزی به نام خواب نداریم و شما نمیتوانید  در خواب دیگران نفوذ کنید  اما باز تاکید می کند که حاج فتح الله میگوید  انسان های خوب میتوانند  این کار را انجام بدهند .که با این حرفها ذهن مخاطب را به چالش می کشد که آیا اصلا خواب دیدن حقیقت دارد یا ندارد؟

جواب این سوال این است که بیشتر خواب ها واکنش حوادثی است که در زندگی روزمره با آن روبرو هستیم و خیالاتی که می بافیم، نیز آرزوهایی را که در دل می پروریم، گاهی در خواب بدان دست می یابیم. بسیاری از حوادث خواب ها و حتی انسان ها را در ذهن و خیال خود ساخته ایم و در شب در هنگام رؤیا می بینیم.

اما این سخن به این معنا نیست که رویای صادقه را  با این سخن منکرشویم  و بگوییم که چیزی به نام رویای صادقه وجود ندارد در مورد رویای صادقه باید گفت که رویا و خواب از جمله مسائلی هست که همواره مورد توجه انسان ها بوده است. خداوند متعال نیز در قرآن کریم در برخی موارد رویا و خواب را مورد تایید قرار داده و خواب های صادقی را از پیامبران نقل کرده است.

از جمله:
خواب دیدن حضرت ابراهیم در مورد ذبح حضرت اسماعیل(صافات 102 و 103)، خواب دیدن حضرت یوسف(یوسف4)، خواب مادر حضرت موسی(سوره قصص) و همچنین خواب دیدن پیامبر اکرم ((صلوات الله علیه و آله ))درباره فتح مکه(فتح 27).

همچنین روایاتی که خواب و رؤیا را به سه بخش تقسیم می کنند از جمله این روایت :
عن ابی عبدالله علیه السلام، قال: الرؤیا علی ثلاثه وجوه: بشارة من الله للمؤمن و تحذیر من الشیطان و اضغاث احلام:حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: رؤیا بر سه قسم است: یکی خوابی که در آن از خداوند بر مؤمنان بشارت است. دوم خوابی ترسناک که از شیطان است و سوم خواب هایی که فکر و خیالات و اوهام است.(کافی، ج 8، ص 90، حدیث 61)

سکانس هفتم:تسخیر روح

سؤال دیگری که با دیدن قسمت های مختلف این فیلم به وجود می آید این است : با توجه به قدرت ارواح امکان دارد تا دربیداری با انها ملاقات کنیم  تا درنتیجه کارهایی برای ما انجام  بدهند ویا خبرهایی به ما بدهند؟

آیةالله مکارم شیرازی در این زمینه تحقیقاتی انجام داده است و حتی با کسانی که با ارواح رابطه برقرار می‏کنند، چند جسله ملاقات داشته و از طریق آنها با ارواح صحبت کرده ‏اند.  ایشان بعد از نقل آنچه درجلسات ارتباط با ارواح رخ داده، چنین نتیجه‏ گیری می‏کنند:"ارتباط با ارواح را به عنوان یک واقعیت می‏توان پذیرفت، ولی نباید از نظر دور داشت که این مسئله مورد سوءاستفاده عده زیادی قرار گرفته، و یا افراد ساده ذهنی به خیال خود به همین سادگی، و بدون هیچ گونه اطلاعات علمی با یک میز چرخان، یا یک استکان، یک صفحه کاغذ پر از حروف الفبا با ارواح کبیر و صغیر می‏توانند تماس بگیرند و به دنبال آن بازی میزگرد به راه افتاده و کم کم مسئله سر از تناسخ و بازگشت ارواح به بدن‏های جدید درآورده است و یک واقعیت با هزاران اوهام به هم آمیخته شده است".( حضرت آیت الله مکارم شیرازی، عود ارواح یا ارتباط با ارواح.)

سکانس هشتم:اطلاع امیرحسین از اتفاقات و حوادث اطراف خود

در قسمتی دیگر این قطعه از فیلم را مشاهده می کنیم که امیرحسین از همه خبر های خوب و بدی که اتفاق می افتاد با خبر میشود که باز این سوال مطرح میشود که آیا این مسئله حقیقت دارد یا خیر؟

که جواب این سوال در روایتی که از وجود مبارک امام صادق علیه السلام  نقل شده است داده میشود:

امام صادق(ع) فرمود:"مؤمن اهل خود را می بیند و آنچه را که موجب محبّت او است می بیند، لیکن چیزهایی که موجب کراهت او می شود، از نظر او پوشیده می شود . کافر نیز اهل خود را می بیند و آنچه را موجب ناراحتی و کراهت او است، مشاهده می کند، لیکن چیزهایی را که موجب محبت اواست، از نظر پوشیه می شود. نیز بعضی از مؤمنان در هر هفته یک بار در روز جمعه بهزیارت و ملاقات اهل خود می رسند و بعضی دیگر بر حسب مقدار عمل خود می توانند آنانرا ملاقات و زیارت کنند".[معاد شناسی، حسینی تهرانی، ج 3، ص 220]اسحاق پسر عمار می گوید:از امام کاظم (ع) راجع به ارواح درگذشتگان پرسش کردم که ایا آنها اهل خود را ملاقات می کنند ، حضرت فرمود:بلی . گفتم :در چه مقدار از زمان دیدار می کنند. حضرت فرمود:در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یک بار بر حسب منزلت و مکانت مؤمن(همان)

سکانس نهم:دریافت پیام از امیرحسین در خواب

در قسمت بعدی میبینیم که امیرحسین چاره ای جز این ندارد که به خواب یکی از دوستان برود تا در نتیجه بتواند  آنها را از مکانی  که جسد خودش افتاده است مطلع کند  تا بتواند نجات پیدا کند.


اینجاست که  دختر جوان  میگوید از حاج فتح الله شنیدم که اولا خودت باید ادم خوبی باشی و دوما آن شخصی که  که میخواهی به خوابش بروی   باید آدم خوبی باشد  که باز این سوال در ذهن مخاطب نقش میبندد  که آیا انسان میتواند  در خواب پیامی از عزیزان خودش  دریافت کند؟

اصل این که انسان در خواب‌، می‌تواند با ارواح دیگران ارتباط برقرار کند، امری درست است و فرقی هم بین ارتباط با روح زنده و مرده نیست‌؛ یعنی انسان گاهی پیامی را از روح انسانی که از دنیا رفته است‌، دریافت می‌کند و گاهی از روح انسانی که زنده است‌،

 پس هم امکان ارتباط با ارواح در خواب و هم دریافت پیام از آنان‌، امکان دارد؛ امّا در اختیار انسان نیست که با چه روحی ارتباط برقرار کند و از او چه پیامی را دریافت کند. مرحوم شیخ عباس قمی در باب ششم از کتاب باقیات الصالحات در حاشیة "مفاتیح الجنان‌" آیات و ذکر هایی رو نقل می کنه که بوسیله اونها میتوان افرادی را درخواب دید.(و نیز ر.ک‌:بحارالانوار، علامه مجلسی‌؛، ج 73، ص 215، نشر وفأ، بیروت‌.)

 مطلب مهم ، مربوط به پیام‌های کسانی است که از دنیا رفته‌اند؛ باید بدانیم که این پیام‌ها، هیچ تکلیفی برای انسان نمی‌آورد به خصوص اگر از شخص دیگری پیام داده باشند؛ در هر صورت‌، انسان باید دقّت کند و به هیچ پیامی ترتیب اثر ندهد، مگر آن‌که در واقع و در خارج‌، علامتی ـ که برای او یقین به صحّت پیام حاصل کند ـ برای او قرار داده باشد.

سکانس دهم:امیرحسین افراد زنده را میبیند:

با دیدن قسمت های مختلف این سریال این سوال نیز به وجود می آید که آیا  ارواح قدرت دارند افراد زنده را ببینند که در جواب این سوال باید گفت قدرت مانور و اثر ارواح با یکدیگر فرق می کند و بعضی از ارواح از این قدرت برخوردارند. چنانچه در بعضی از آیات قرآن خداوند به این حقیقت اشاره می کنه :
 ((اوَ من کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها)
آیا کسی که مرده جهل و ضلالت بود و ما او را در پرتو علم و دین زنده کردیم تا با روشنی و فروغ آن سرافراز در میان مردم رود، مانند کسی است که در تاریکی‏های جهل و گمراهی فرو رفته،
توان خروج از آن را ندارد)(122 انعام)


سکانس یازدهم:(جابه جا شدن سریع امیرحسین)

باز در قسمت های مختلف فیلم میبینیم که امیرحسین و آن دختر به راحتی به هر جا که میخواهند سفر می کنند و به راحتی از جایی به جای دیگر میروند که باز این سوال در ذهن مخاطب نقش میبندد که آیا ارواح میتوانند به راحتی سیر و سفر کنند و از مکانی به مکان دیگر بروند؟


جواب این سوال این است که روح بعد از مرگ آزاد تر از قبل است و در نتیجه موانع مادی نمیتواند مانع آن شود  و بنابر آنچه قبلا بیان شد باید گفت که اگر این روح از مومنی باشد به راحتی میتواند به همه جا  سفر کند و از حال دوستان و آشنایان و یا غیر آشنایان با خبر بشود  که در روایت زیر نیز این مطلب تایید میشود :

محمد بن حسن صفار، از امام موسی بن جعفر (ع) روایت کرده است که آن حضرت فرمود:( من با پدرم امام صادق علیه السلام)) برای سرکشی به بعضی از املاکش به خارج از شهر رفتیم . چون در صحرا وارد شدیم ، پیر مردی که موهای سفیدی داشت ، بر پدرم وارد شد و بر او سلام کرد. پدرم پیاده شده و به نزد او رفت و شنیدم که به او گفت :فدایت شوم . سپس نشستند مدتی طولانی از هم پرسشهایی نمودند. و بعد پیر مرد برخاست و با پدرم وداع کرد ورفت . پدرم ایستاد و پیوسته به پشت سر او نگاه می کرد تا از نظر پنهان شد. به پدرم گفتم :این پیرمرد که بود؟فرمود:پدرم بود)).(سیدمحمد حسین حسینی طهرانی ، معادشناسی ، ج 3 ص 238 )

سکانس دوازدهم:دانشگاه رفتن ارواح

بارها در جای جای این سریال مشاهده کرده اید که دختر جوان با اینکه روح است اما به دانشگاه میرود و در کلاس های مختلف شرکت می کند و علم کسب می کند و چیزهای زیادی یاد می گیرید شاید از خود بپرسید که مگر امکان دارد کسی که روح است کسب دانش کند و علم اموزی کند؟
در جواب این سوال نیز باید گفت که این مسئله تحت عنوان تکامل نفوس در عالم برزخ مطرح است  که  به موجب روایاتی که از اولیاء اسلام رسیده پس از مرگ نیز انسان می‌تواند بواسطه داشتن سرمایه‌هایی از دنیا تغذیه کند و به تکامل و رشد برسد یکی از آنها سنّت حسنه و پی‌ریزی سیره خوب در جامعه است اما مسئله کسب علم را نیز میتوان تا حدودی قبول کرد زیرا در روایتی از امام کاظم علیه السلام است که میفرماید ( اى حفص ! هر که از پیروان ما بمیرد و قرآن را خوب یاد نداشته باشد، در قبرش بدو آموزش دهند تا خداوند به این وسیله پایه اش را بالا ببرد.)(اصول کافی )

منابع:
1)قران کریم
2)بحار الانوار
3)اصول کافی
4)معاد شناسی (حسینی تهرانی)
5)ارتباط با ارواح(مکارم شیرازی)
6)وبلاگ یه دنیا سوال


+ نوشته شده توسط در یکشنبه 90/5/23 و ساعت 10:43 صبح | نظر

 

آن روزها دروازه شهادت داشتیم و حالا معبری تنگ، برای شهید شدن هنوز هم فرصت هست، دل را باید صاف کرد.

امام خامنه ای روحی فداه

 

 پ.ن:

1*دیروز باخبر شدم که یکی از رفقامون در حین انجام ماموریت به فیض عظیم شهادت نائل اومد.  

2*ای بدبخت من! این صحبت حضرت ماه رو سید شهید ما خودش چند روز قبل ما بین صحبتاش بهم گفت.

3*شادی روح این شهید و تمامی شهدا بخصوص شهدای گمنام صلوات.


+ نوشته شده توسط در شنبه 90/5/22 و ساعت 10:17 صبح | نظر
 

چقدر نامه نوشتم به دست باد سپردم         برای آمدنت شب به شب ستاره شمردم

چقدر گرد گرفتم من از اتاق تو مادر               برای باور مردم قسم به جان تو خوردم

انتظار تو و قاصدی که هیچ نیامد                   هزار مرتبه جانم به لب رسید و نمردم

و عکس های تو را، من امیدوار و صبور            برای هرکه می آمد ز جبهه بردم و بردم

صدای زنگ در، اما، همیشه دغدغه زا بود          نیامدی و من از آن چه خون دل که نخوردم

 چقدر هروله کردم میان کوچه و ایوان

و بال روسری ام را به زیر پلک فشردم ...

و

سالها انتظار....

بعد از این همه دوری

بالاخره آمد

تابوتی روی دست های باد، سنگینی می کند...

 تابوتی با دو سه تکه استخوان و یک بغل گُل آلاله و دنیایی از خاطره،

تابوتی روی دست های خاطره آمد

مادر، موهای پریشان و سفید خود را به دست پریشانی بادها می سپارد

چشم های به راه مانده اش را به تابوت می دوزد

و هق هق گریه، امانش را می بُرَد

از دامنه های تابوت، جرعه جرعه بوسه می چیند

و تکه استخوان های پیکر فرزند برومندش را در سینه می فشارد

و دلش را دریای اشک می کند و قصه سالها انتظارش را زمزمه می کند ...

آمدی مادر ، می دانی چقدر دلم می خواست آخرین باری که رفتی دنبالت بدوم  و دوباره رویت را ببوسم!

حسرت یکبار بوسیدنت را سالها بدوش کشیدم ، ولی حالا می بوسم ... استخوان هایت را....


+ نوشته شده توسط در شنبه 89/7/10 و ساعت 12:41 عصر | نظر