از عمق ناپیدای مظلومیت ما صدایی آمدنت را وعده می داد.
صدا را عدل خداوندی صلابت می بخشید و مهر ربانی گرما می داد.
و ما هرچه استقامت از این صدا گرفتیم و هرچه تحمل از لین نوا دریافتیم.
در زیر سهمگینترین پنجه های شکنجه تاب می اوردیم که شکنج زلف تو را می دیدیم.در کشاکش تازیانه ها و چکاچک شمشیر ها برق نگاه تو تابمان می دادو صدای امدنت توانمان می بخشید.
رایحه ات که مژده حضور تو را بر دوش می کشید مرهمی بر زخمهای نو به نومان بود و جبر جانهای شکسته مان.دردها همه از ان رو تاب اوردنی بود که تو امدنی بودی.
تحمل شدائد از ان رو شدنی بود که ظهورت شدنی بود و به تحقیق پیوستنی.
انگار تخم صبر بودیم که در خاک انتظار تاب می اوردیم تا در هرم خورشید تو به بال و پر بنشینیم.
سنگینی بار انتظار بر پشت ما سنگینی یک سال و دو سال نیست سنگینی یک قرن و دو قرن نیست .حتی از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست.
تاریخ انتظار و شکیبایی ما به ان ظلم که در عاشورا بر ما رفته است بر می گردد به ان تیر ها که از کمان قسادت برخاست و بر گلوی مظلومیت نشستبه ان سم اسبهای کفر که ابدان مطهر توحید را مشبک کرد.به ان جنایتی که دست و ژای مردانگی را برید.
از ان زمان تاکنون ما به اب حیات انتظار زنده ایم انتظار ظهور منتقم خون حسین.
تاریخ استقامت ما از ان زمان هم دورتر می رود از عاشورا می گذرد و به بعثت پیامبر اکرم می رسد.هم او در مقابل همه ی جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادی که جهان ان زمان را پوشانده بود وعده می فرمود که کسی خواهد امد .نامش نام من کنیه اش کنیه ی من لقبش لقب من دوازدهمین وصی من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و عشق و داد پر خواهد فرمود.
اما تاریخ صبر و انتظار ما به دورترها بر میگردد به مظلومیت و تنهایی عیس به غربت موسی به استقامت نوح و از همه اینها گذر می کند تا به مظلومیت هابیل می رسد.
انتظار و بردباری ما را وسعتی است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و اسمان اوردن مژده ظهور امام زمان.
اری و در ان زمان هستی حیات خواهد یافت عشق پر وبال خواهد گشود و در رگهای خشکیده علم خون تازه خواهد دویید پشت هیولای ظلو و جهل با خاک انس جاودان خواهد گرفت شیطان خلع صلاح خواهد شد ..انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.
Send instant messages to your online friends http://uk.messenger.yahoo.com