امام عصر! گلویم فشرده از درد است
هنوز حال و هوای قبیلهام سرد است
قسم به چهره نورانیت که پنهان است
قسم به دست دعایت که رحمت از آن است
قسم به ناله جانسوز شام عاشورا
قسم به نور هدایت، امام عاشورا
قسم به روح شهیدی که غرق لبخند است
قسم به جسم شهیدی که پشت اروند است
شب بسیجی تو با حسین میگذرد
و با صحیفه پیر خمین میگذرد
دم بسیجی سید، دم مسیحایی است
اگر اشاره کند پا و سر تماشایی است
اگر ز پای خود اکنون فتادهاند آنها
اگر دو چشم خود از دست دادهاند آنها
اگر ز بعد شبی که ستاره میچینند
دو دست عاشق خود را دگر نمیبینند
بدان نهایت رویایشان ظهور شماست
و روشنایی چشمانشان حضور شماست
جلالی